قهر کردنه سام سام
دیشب بعد از شرکت رفتم خونه داداشم تا در و باز کردم و سلام و علیک دیدم برسام یه گوشه از اتاق واستاده و پشتش و کرده سمت من . رفتم طرفش و هی صداش کردم و انگار نه انگار بعد زدم رو شونش و دوباره اسمش و گفتم اونم دستش و گذاشت رو چشاش و رفت سمت میز و همون دستش و تکیه داد رو میز و پشتش و کرد به من منم رفتم کنارش و هی اسمش و گفتم و اصلا و اصلا ده مین شایدم بیشتر همونجوری دستش مونده بود رو چشاش و من التماسش میکردم بعد که خسته شدم از پشت بغلش کردم و دستش و از رو چشاش برداشتم و گفتم برسام ، فدات شم قربونت بشم ، چرا محلم نمیذاری بعد چشاش و بست و دیگه باز نکرد الهی من بمیرم بر...
نویسنده :
رها
10:56